آخرین مطالب
امکانات وب
شبا که رزا میخوابع تو خواب میگه بابا، میگه مامان
به ایمان میگم حتما خواب میبینه
اما ایمان میگه ادم تو روز به چیزایی که فکر میکنه تو خواب به زبون میاره
میدونی...من چیزی نمیگم
اما ناراحت میشم...میگم...
میگم کاشکی خواب ببینه ، خوابای خوب ببینه...
____
کاشکی این دیوار خراب شه منو تو با هم بمیریم تو یک دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 147 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 4:46
اخرین جمله کتاب شما که غریبه نیستید ، هوشنگ مرادی کرمانی رسیدم :
روزگار اینجوری است دیگر از شما چه پنهون همش تلخ نبود ، سخت نبود ، سخت نیست ناشکری نمیکنم لذت هم داشت ، دارد...
لذت خواندن ، نوشتن ، پیدا کردن دوست ، خانواده ، خدا من چقدر خوشبختم !
______
رسیدم به این جمله رفتم تو موقعی كه بالاخری کم دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 140 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 4:46
وقتی انقدر تمرین میکنم که نا امید میشم به خودم میگم من سخت تر از ایناشو انجام دادام پس میتونم انقدر میگم که بتونم ...
وقتی میام رد شم میخورم بهش ، میگم ببخشید میترسم دردش بیاد اخه اون خیلی با احساس...
امروز داشتم تصور میکردم پیانوم حتما یک دختر مثله یک دوست...مثله یک رفیق...
و من که دو سال تلاش کردم دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 132 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 4:46
امشب تو یک فست فود میز کنارمون یک اقا پسر ۷ ساله بود با یک بابابزرگ جا افتاده کت سلواری با هم قارچ سوخاری سفارش دادن بشقاب داغ تمام مدت نگاشون میکردم چه جدی حرف میزدن چقدر دویتشون داشتم حتی یواشکی عکس گرفتم چه حسه خوبی....
میدونی به چی فکر میکنم...
خوشیای کوچیکه ما چه حسرتای بزرگیه واسه بقیه ...
خدا دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 142 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 4:46
هر چی بزرگ تر مبشم بیشتر خوشحالم از بزرگ شدنم اصلا دوست ندارم مهسا 9 شاله باشم یا 15 ساله دوست دارم همینی باشم که هستم من اون ادمای قبلی و اشتباهاتشونو نمیخوام دقیقا همینو میخوام که الان هستم الان که دیگه یک تازه دانشجو نیستم یا کنکوری نیستم حتی اینکه دیگه تاره عروس نیستم الان که دیگه هیچ کدوم از ای دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 133 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 4:46
از وقتي قرار شده بريم احساس ميكنم روح داري احساس ميكنم تك تك موزاييكاي كفت آجراي رو ديوارت همشون چشم دارن
چشم دارن،دارن منو نگاه میکنن، دارن مهسا نگاه میکنن که با طنابش بازی میکنه مهسا میبینن که داره لی لی بازی میکنه ، مهسا که داره میره مدرسه ، مهسا که با دوستش تو حیاط دارن حرف میزنن ، با سهیلا دار دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 139 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 4:46
قوي باش...
ميدونم همه چی داره پشت سره هم اتفاق می افته میدونم از دیدنه رزا آب میشی از ناراحتی میدونم بابام همش ناراحته میدونم ، از این خونه داریم میریم بقبه فکر میکنن خوشی زده زیره دلمون میدونم پای مامام درد میکنه میدونم از چیه همشو میدونم و میدونم هیچ کاری از دستت بر نمیاد و میدونم از شبایی که نارا دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 4:46
اگر یکی الان ازم بپرسه دلت بیشتر از همه چیز واسه چیه گذشته تنگه میگم دوستام ، دوستای دبیرستانمو دنیاهامون که چقدر به هم گره خورده بود چه تولدا که نگرفتیم چه داستانا که نداشتیم چه همه خاطره از تک تک زنگ تفریحای مدرسه تا دانشگاه روزمرگی های یواشکی
امروز با چند تا از بچه های قدیم دانشگاه رفتیم افطاری ب دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 4:46